
حمله به تایتانها

قسمت 1 - به تو، در 2000 سال: سقوط شیگانشینا (1)
پس از 100 سال صلح، بشریت به طور ناگهانی ترس از قرار گرفتن در رحم تایتان ها را به یاد می آورد.

قسمت 2 - آن روز: سقوط شیگانشینا (2)
پس از شکستن تایتان ها از دیوار، شهروندان شیگانشینا باید برای جان خود فرار کنند. با این حال، کسانی که به امنیت میرسند، زندگی سختی در انتظارشان است.

قسمت 3 - نوری تاریک در میان ناامیدی: بازگشت بشریت (1)
ارن آموزش خود را با سپاه کادت آغاز می کند، اما سوالاتی در مورد گذشته دردناک او بر او چیره می شود. وقتی او با یک تمرین مانور مبارزه می کند، برهولت و راینر با مهربانی توصیه می کنند.

قسمت 4 - شب مراسم اختتامیه: بازگشت بشریت (2)
دو سال می گذرد و زمان فارغ التحصیلی سربازان فرا می رسد. آنی مهارت خود را در یک جلسه مبارزه به اثبات می رساند، ژان رویای خدمت در کنار پادشاه را در سر می پروراند، و روز فارغ التحصیلی افشاگری های تکان دهنده ای را به همراه دارد، همراه با ظهور ناگهانی یک دشمن قدیمی

قسمت 5 - نبرد اول: مبارزه برای تروست (1)
پنج سال از سقوط وال ماریا می گذرد و ارن پس از اینکه یک بار دیگر از ناکجاآباد ظاهر شد و یک سوراخ استراتژیک در دروازه وال رز ایجاد کرد، با تایتان غول آسا روبرو می شود. در حالی که تایتانها در شهر ازدحام میکنند، کادتهای تازه فارغالتحصیل شده دعوت میشوند تا در نبردی بیرحمانه بجنگند که بدون تلفات نخواهد بود

قسمت 6 - جهانی که دختر دید: مبارزه برای تروست (2)
آرمین سعی می کند با از دست دادن دوستان و متحدانش پس از قتل عام تیمش توسط تیتان ها کنار بیاید. در جای دیگر شهر، میکاسا موفق می شود چندین هیولا را بیرون بیاورد، که خاطرات غم انگیز گذشته او و اولین ملاقات او با ارن را به یاد می آورد.

قسمت 7 - تیغه کوچک: مبارزه برای تروست (3)
پس از به صدا درآمدن زنگ عقب نشینی، بسیاری از دانشجویان خود را بدون سوخت کافی می بینند تا دیوار را به حالت امن بازگردانند. میکاسا با شنیدن خبر مرگ در تیم آرمین امید خود را از دست می دهد، اما ظهور نوع جدیدی از تایتان اراده او را برای مبارزه تقویت می کند

قسمت 8 - من می توانم ضربان قلب او را بشنوم: مبارزه برای تروست (4)
آرمین با طرحی مخاطره آمیز، تیتان را در مقابل تیتان قرار می دهد، در حالی که دانشجویان رها شده تلاش می کنند مقر آنها را پس بگیرند. ورود به ساختمان ممکن است امکان پذیر باشد، اما زنده بیرون آمدن و سوخت گیری به معنای رویارویی با غول های بیشتری است.

قسمت 9 - مکان بازوی چپ او: مبارزه برای تروست (5)
بازگشت معجزه آسا با خشم و ترس مواجه می شود. توپها روی ارن ثابت میشوند که او تلاش میکند تا به یاد بیاورد که در شکم یک تایتان چه اتفاقی برای او افتاده است و چگونه به عنوان دشمن نوع بشر تبدیل شده است. تنها یک سوال مهم است: ارن انسان است یا تیتان؟

قسمت 10 - پاسخ: مبارزه برای تروست (6)
کادت ها با شک و ترس به دگرگونی وحشتناک ارن پاسخ می دهند که او خودش در تلاش برای درک آن است. اگر آرمین نتواند فرمانده را به استفاده از قدرت های تازه کشف شده ارن برای خیر و صلاح بشریت دعوت کند، ممکن است تمام امید به توقف تایتان ها از بین برود.

قسمت 11 - : مبارزه برای تروست (۷)
برنامههایی برای استفاده از قدرت تایتان ارن برای مهر و موم کردن سوراخ دیوار در تلاش برای بازپسگیری تروست ساخته شده است. اما با تاریخ خون آلود دولت و مخالفان سرسخت در صفوف نظامی، بزرگترین تهدید برای نوع بشر ممکن است تایتان ها نباشند.

قسمت 12 - زخم: مبارزه برای تروست (8) ۱۲
نقشه بازپس گیری تراست زمانی از هم می پاشد که قدرت های تازه کشف شده ارن او را به یک غول بی فکر تبدیل می کند. در حالی که تایتانها به هجوم شهر ادامه میدهند، این به آرمین و میکاسا بستگی دارد که مطمئن شوند کادتهایی که در طول ماموریت قتل عام شدهاند، بیهوده نمردهاند.

قسمت 13 - آرزوی اولیه: مبارزه برای تروست (9)
ژان اقدامات ناامیدانه ای را برای تعویض چرخ دنده مانور شکسته خود انجام می دهد. در همین حال، ارن به لطف کمک همتایان خود میتواند سوراخ دیوار را ببندد، اما هزینه اولین پیروزی بشریت در برابر تایتانها بسیار زیاد خواهد بود.

قسمت 14 - هنوز نمی توانم به چشمان او نگاه کنم: شب ضد حمله (1)
یک دادگاه نظامی ویژه در مورد سرنوشت ارن تصمیم گیری خواهد کرد. پلیس نظامی خواستار اعدام او می شود در حالی که سپاه Recon استدلال می کند که او منبع قدرتمندی برای نوع بشر است، و وقتی از میکاسا در مورد وقایع ماموریت تروست سؤال می شود، در محل قرار می گیرد.

قسمت 15 - جوخه عملیات ویژه: شب ضدحمله (2)
سپاه Recon ارن را به یک قلعه متروکه قدیمی منتقل می کند که در آنجا به آموزش خود ادامه می دهد. هنگ بازدید میکند و فاش میکند که دو تایتان اسیر شده را در یک سری آزمایش و آزمایش قرار داده است - آزمایشهایی که از ارن کمک میخواهد.

قسمت 16 - آنچه اکنون باید انجام شود: شب ضدحمله (3) ۱۶
همه مظنونین در تحقیقات برای کشف اینکه چه کسی دو تایتان مورد آزمایش را کشته است. در همین حال، کادتها انتخاب میکنند که به کدام شاخه نظامی بپیوندند، اما پس از وقایع دلخراش در حمله تروست، بسیاری مطمئن نیستند که کدام شاخه را انتخاب کنند.

قسمت 17 - تایتان زن: 57مین ماموریت پیشاهنگی خارجی (1)
همانطور که سپاه Recon فشار خود را به سمت Shiganshina آغاز می کند، آنها با یک تایتان ماده باهوش روبرو می شوند که مانند هر چیزی که قبلا دیده اند، نیست. وقتی آرمین فرضیه میدهد که واقعاً انسانی است که به یک تایتان تبدیل شده است، او، ژان و راینر سعی میکنند جلوی آن را بگیرند.

قسمت 18 - جنگل درختان غول پیکر: 57مین ماموریت پیشاهنگی خارجی (2)
در حالی که تایتان ماده همچنان راه خود را از طریق سپاه Recon پاره می کند، لوی تصمیم جسورانه ای می گیرد تا صفوف را تقسیم کند و ارن و واگن های تدارکاتی را در جنگلی عظیم بفرستد. آیا استراتژی او نابغه است، یا مرگ حتمی را برای پیشاهنگان به تصویر می کشد؟

قسمت 19 - نیش: 57مین ماموریت پیشاهنگی خارجی (3)
با توجه به اینکه تایتان زن هنوز به دنبال تیم لوی است، ارن به این فکر می کند که خود را به تیتان خود تبدیل کند، اما لوی به او می گوید که هیولا یا عضوی از سپاه Recon باشد. همانطور که ارن چیزهایی را که از تیم یاد گرفته است به یاد می آورد، متوجه می شود که خطر و فداکاری که همه آنها به اشتراک می گذارند چیزی نیست که آنها را مقید کند - اعتماد است. حالا این به ارن بستگی دارد که تصمیم بگیرد به چه کسی اعتماد کند.

قسمت 20 - اروین اسمیت: 57مین ماموریت پیشاهنگی خارجی (4)
با کمک تیم Levi's، سپاه Recon موفق شد تایتان زن را به تصرف خود درآورد. در حالی که فرمانده اروین و کاپیتان لوی آمادهسازی برای بیرون کشیدن هر کسی که داخل تایتان است را آغاز میکنند، آیا سپاه Recon هویت واقعی آن را کشف میکند یا تایتان زن آخرین ترفند را در آستین خود دارد؟

قسمت 21 - ضربه خرد کننده: 57مین ماموریت پیشاهنگی خارجی (5)
پس از آخرین اقدام ناامیدی، فرد درون Titan ماده از سپاه Recon فرار کرده و به شکل انسانی خود بازگشته است. اکنون، با لباس مبدل به عنوان عضوی از سپاه Recon و مجهز به Maneuver Gear، در نهایت به طعمه خود می رسند

قسمت 22 - شکست خورده: 57مین ماموریت پیشاهنگی خارجی (6)
تایتان ماده، ارن را پس از بیرون کشیدن او از بدن تایتان خود دستگیر کرده است، اما میکاسا و کاپیتان لوی به تعقیب و گریز می پردازند. در جای دیگر، سپاه Recon آمادهسازی برای بازگشت به خانه به دیوار با کشتههای متعدد خود را آغاز میکند.

قسمت 23 - لبخند: حمله به استوهس (1)
به دنبال نتایج فاجعه بار اعزامی 57، ارن قرار است برای دادگاه نظامی به کاخ پادشاه آورده شود. آرمین که ناامید از نجات ارن از اعدام حتمی است، از یک دوست قدیمی برای کمک به طرح فرار کمک می گیرد.

قسمت 24 - رحمت: حمله به استوهس (۲)
با فاش شدن هویت تایتان ماده، ارن در مورد مبارزه با او محتاط است. میکاسا، آرمین و بقیه سپاه Recon سعی میکنند با تایتان ماده بجنگند، به این امید که حواس او را آنقدر پرت کنند که برای ارن وقت بخرد تا با احساساتش کنار بیاید.

قسمت 25 - دیوار: حمله به استوهس (3)
ارن که از قولش برای کشتن تک تک تایتان ها تحریک می شود، قدرت کامل تیتان خود را در مبارزه با تایتان ماده آزاد می کند. با نزدیک شدن به پایان نبرد خونین آنها، به نظر می رسد که بشریت ممکن است در نهایت شانسی برای بقا داشته باشد. با این حال، با وجود معماهای بسیاری که هنوز حل نشده باقی مانده است، چه چیزی در انتظار ارن، میکاسا و آرمین خواهد بود؟

قسمت 1 - تایتان جانوری
این کشف تکان دهنده در داخل دیوار، همراه با پنهان کردن یک حادثه قبلی توسط ارتش، سر و صدای زیادی به پا کرد. در جاهای دیگر، در حالی که نیروهای جدید پیشاهنگی برای مشاهده نگهداری می شوند، یک تهدید شگفت انگیز ظاهر می شود.

قسمت 2 - من در خانهام
با ظاهر شدن تایتان ها در وال رز، ساشا و کانی به عنوان پیام رسان سوار می شوند تا روستاهای خود را از تهدید قریب الوقوع هشدار دهند.

قسمت 3 - جنوب غربی
پیشاهنگان به دنبال سوراخی در دیوار می گردند در حالی که ارن و دیگران می آموزند که ممکن است یکی از نزدیکان همه پاسخ ها را پنهان کرده باشد.

قسمت 4 - سرباز
هنگامی که پیشاهنگان توسط حمله تایتان به قلعه غرق می شوند، امید سربازان غیرمسلح برای بقا ممکن است در یک وعده و راز نهفته باشد.

قسمت 5 - هیستوریا
قلعه اوتگارد در حالی که ایمیر ناامیدانه با تایتان ها می جنگد فرو می ریزد. حالا کریستا باید به قولی که مدتها پیش در تمرینات زمستانی داده بودند عمل کند.

قسمت 6 - جنگجو
پیشاهنگان بالای دیوار استراحت میکنند و در هنگام خروج، دو نفر از خودشان رازی زمین را برای ارن فاش میکنند.

قسمت 7 - مبارزه نزدیک
با آشکار شدن یک دشمن جدید، ارن و پیشاهنگان با استفاده از تمام تکنیکهایی که در اختیار دارند به مقابله میپردازند. با این حال، تایتان زرهی و عظیم الجثه نقشه های دیگری در سر دارند.

قسمت 8 - شکارچیان
بدون راهی برای تعقیب تایتان ها، پیشاهنگان چاره ای جز بهبودی ندارند و منتظر تقویت هستند. اما آیا آنها هنوز به ارن ایمان دارند؟

قسمت 9 - باز شدن
پیشاهنگی ها جمع می شوند و در تعقیب آنها تلاش می کنند، اما رینر کاملاً خودش نیست در حالی که گروه تا شب در جنگل غول پیکر گیر افتاده اند.

قسمت 10 - کودکان
هنگامی که گروه سرانجام فرار می کنند، ایمیر به این فکر می کند که آیا باید دروغ بگوید یا به خودش وفادار بماند، حتی اگر این به معنای خراب کردن زندگی و آینده کسانی باشد که به آنها اهمیت می دهد.

قسمت 11 - هجوم
در حالی که نیروهای استخدام شده سعی می کنند با برتولدت استدلال کنند، فرمانده اروین در یک استراتژی ناامیدکننده برای سرنگونی تایتان زرهی وارد عمل می شود.

قسمت 12 - فریاد
رویارویی ارن با یک تایتان خندان سوالاتی را در مورد قدرت های او ایجاد می کند، اما هر پاسخی هزینه دارد.





































Attack on Titan
درباره سریال حمله به تایتانها
حمله به تایتانها، انسان ها تقریبا توسط موجودات غول پیکری به نام تیتان نابود می شوند. تیتان ها معمولا چندین طبقه بلند هستند، به نظر می رسد هوش ندارند، انسان ها را می بلعند و بدتر از همه، به نظر می رسد این کار را برای لذت انجام می دهند نه به عنوان منبع غذایی. درصد کمی از بشریت با دیوارکشی در سرزمینی که توسط دیوارهای بسیار بلند محافظت می شود، زنده ماندند، حتی بلندتر از بزرگترین تایتان ها. تا به امروز، و بشریت بیش از 100 سال است که تایتان ندیده است. یک روز، ارن 10 ساله و دوست دوران کودکی اش میکاسا شاهد چیزی وحشتناک هستند زیرا دیوارهای شهر توسط یک تایتان عظیم که از هوا ظاهر می شود تخریب می شود. در حالی که تایتانهای کوچکتر شهر را هجوم میآورند، دو بچه با وحشت زنده زنده خورده شدن مادر ارن را تماشا میکنند. ارن قول میدهد که تک تک تایتانها را به قتل برساند و از همه بشریت انتقام بگیرد.
عالی بود…یه داستان متفاوت…و غیر قابل انتظار
غیر قابل انتظار دقیقا مثل مرگ افرادی همچون ارن یگر🥀
غیر قابل انتظار …مثل اینکه تو همون قسمت اول….یه خانواده از هم پاشید…به همین راحتی…
غیر قابل انتظار مثل تایتان بودن کسایی که باهاشون رشد کردی ولی بعد میفهمی دشمن واقعیت همینا بودن